بیوگرافی آیاتو ساکاماکی

About

سلام دوستان.به دنیای من خوش اومدید.دنیایی از تنهایی.دنیایی پر از تاریکی،خیانت و دلتنگی.دنیایی که همه به فکر خودشونن.فقط بعضیا به فکر بقیه هستن که آخر یا از تنهایی میمرین.من جزء اون بعضیا هستم.اسم من کاترینه.کاترین سالواتور.اینجا من داستان هم مینویسم.داستان زندیگیم رو،داستان سرنوشتم رو،داستان تنهاییم رو.امیدوارم تو این دنیای پر از تنهایی بهتون خوش بگذره

Authors

katrin

Categories

بیوگرافی های ساکاماکی

بیوگرافی های موکامی

♣♣بیوگرافی ها تسوکینامی♣♣

♦♦♦بیوگرافی ها♦♦♦

داستان♥♥قربانی سرنوشت♥♥

♠♠عاشقان شیطانی♠♠

بیوگرافی آیاتو ساکاماکی

نام:آیاتو ساکاماکی

تولد:22 مارس

سن:17

وضعیت:زنده

نوع:خون آشام

زبان:ژاپنی

جنسیت: مرد

قد: 174cm

وزن: 62kg

رنگ: چشم سبز

رنگ مو :قهوه ای قرمز (شرابی)

وضعیت حرفه ای

شغل :سال 2 دانش آموز

وضعیت شخصی

بستگان کارل هاینس (پدر)

Cordelia (مادر)

ریشتر (عمو)

شو (برادر ناتنی)

Reiji (برادر ناتنی)

Laito (برادر)

Kanato (برادر)

سوبارو (برادر ناتنی)

ورزش مورد علاقه:بسکتبال

غذای مورد علاقه :تاکویاکی

ظاهر:

اون دارای موهایی با رنگ قرمز کثیف مایل به قهوه ای و چشمان اون مانند
برادرش لایتو سبزه ولی مدل چشماش مثل مادرش کردلیاست.همچنین اون داره یه
گوشواره به شکل گل میخی به رنگ قرمز تو گوش سمت راستش داره.

شخصیت

اون به عنوان پسر دردسر ساز خانواده شناخته شده و ادمی که به ایجاد کردن
فساد و دردسر و مردم ازاری خیلی علاقه داره.اون یویی رو پنکیک صدا میکنه.
ایاتو یه پسر کاملا شورشیو خودشو سرور همه میدونه و خیلی به دستگاهای شکنجه
علاقه داره و خودشم یه تابوت پر از میخ تو اتاقش داره که برای تنبیه افراد
ازش استفاده میکنه.
اون خوناشامیه که خیلی به خون خوردن علاقه داره و به نظرش بهترین و خوش طم
ترین غذا خونه و بعدش عاشق تاکویاکی و عصبانی میشه که اگر کسی غذاشو بخوره.
اون خیلی خوشیفتس و شوخ طبعه و کسیه که عقده بیشترین عقده رو با مادرش داشته
ایاتو از لایتو و کاناتو کوچیک تره و در دوران بچگیش توسط مادرش کوردلیا
مورد ازار قرار داده شده و این یکی از دلایل تنفر ایاتو از مادرشه.
اون همیشه یه فرد متکبر و خودشو بهتر و سر تر از دیگران میدونه.در هر زمان به چیزی که می خواد باید برسه.
ایاتو عاشق تفریح و ورزش کردن و ورزش مورد علاقه ی اون بسکتباله و اعلام
کرده است که هر چیزی که خوب است تا زمانی که یک هدف برای و ورزش نقطه قوت
او است برسد.
همچنین ایاتو به سختی میتونه احساستشو ابراز کنه و یکمم به دیگران حسادت
میکنه.حتی وقتی که یویی تونست کاراشو مدیریت کنه ایاتو سعی میکرد که تونایی
هاشو بالا تر ببره و توی احساساتش یه سر پوش بزاره.
ایاتو یه ادمه مغروره و به نظر ادما اهمیت نمیده. اون یه پسر منحرفه و عاشق دیدن رنج کشیدن دیگرانه.
ایاتو یه ادم بداخلاقه و از اینکه بهش بگن چیکار کنه متنفره و یه رابطه ی خاصی بین اون و غذای مورد علاقش تاکویاکی

ایاتو از زبان مبتذلی استفاده میکنه ایاتو مایله به مادرش توهین کنه(حتی بعد از مرگ مادرش)و برادراشو سرکوب میکنه و اونارو با اسمشون صدا میزنه(به طوری که به اونا لقب میده)مثلا کاناتو پر هیجان,ریجی با وسایل میزش

سرگذشت ایاتو،اوبا برادرانش کاناتو و لایتو به وسیله کردلیا بزرگ شدن
.کردلیا درمرحاه اول بچه نمیخواست .وقتی که دید میتواند به عنوان سه مهره
مورد استفاده قرار گیرند،به ویژه ایاتو،مورد ازار کردلیا قرار گرفتن و
درمانشان نادیده گرفت شدند سه قلو با چنین وضعی بزرگ شدن که اثر منفی بر
چشم انداز دیگری در زندگی شان داشت، به خصوص در فهمیدن و احساس عشق. ایاتو
بین سه قلو بزرگترین بود و لایتو کوچکترین و کاناتو بین سه قلو بود . حداقل
ایاتو نسبت به برادرانش عشق، تشویق و ازادی را تجربه کرد .به دلیل اینکه
به ارزو مادرش که تحصیل کردن بود پایان دهد هرگز دست از مطالعه برنداشت
.بنابراین او توانست به بهترین تبدیل شود حتی بهتر از شو ،جانشین پدرش
خواهد شد که رئیس خوناشاما اینده از عالم مردگان است . از زمانی که کارل
هاینس بیشتر از یک زن داشته کردلیا یک رابطه تلخ را با بیتریکس ، زن دوم
کارل هاینس ،توسعه داده است.در نتیجه هر دو مادر از فرزندان خود برای
مبارزه برای تاج و تخت استفاده می کردند. شو خوشبختانه تحت درمان و دوست
داشته شدن توسط مادرش قرار گرفته بود. از سوی دیگر، ایاتو تنها مورد ضرب و
شتم ،سخنان خشن و توهین باران قرار گرفت. کردلیا با استفاده از ایاتو برای
بدست اوردن توجه کارل هاینس اورا مجبور به انجام کار هایی مانند مطالعه
برای رقابت با بیتریکس کرد.کردلیا اعتقاد داشت که ایاتو میتواند شو را شکست
دهد و شانس تبدیل شدن به رئیس خوناشام ها را دارد. اما درواقع او فقط
میخواست کارل هاینس به او توجه کند. ایاتو هرگز در دوران کودکی خوشحال نبود
.با وجود واقعیت که او نشان میداد بازی سرگرم کننده دارد و اطراف کاناتو و
لایتو بازی میکرد. طبیعت بسیار سخت کردلیا برای اولین بار زمانی نشان داد
که خفاش خانگی کاناتو فرار کرد. این به نوبه خود مقدمه یک بازی برای سه
ساکاماکی بود. متاسفانه، بازی سرگرم کننده ی ایاتو توسط کردلیا خراب شد و
با زور و اجبار، او به خانه و مطالعه برگشت . ایاتو که فرزند سرکش او بود
در مقابل فرمان کردلیا قرار میگیرد و کردلیا او را سیلی میزند. در ایاتو
احساس بیش از حد ناراحتی ایجاد میشود. او توسط کردلیا مجازات و به چشمه اب
پرتاب میشود. کردلیا به او گفت که از این زمان برای فکر کردن به کارش و خنک
شدن استفاده کند. ایاتو زمانی که بچه بود نمی توانست شنا کند که توضیح
میدهد ،چرا او تاحالا برای شنا مشکل داشته بنابراین او میتواند نفس
بکشد(اگر چه در انیمه نشان میدهد که او میتواند شنا کند زمانی که میخواهد
یویی را نجات دهد. که این نشان میدهد او توانایی کامل برای شنا را
ندارد).مادرش درخواست کمک او را رد کرد. حتی ریکتر عموی او که لحظه بعد به
صحنه امد. در ان زمان کردلیا به ایاتو گفت که میتواند به بهترین شکل در عشق
و ارائه کردن ان ،اورا بهبود بخشد.این منجر شد که در امروز ایاتو به یک
فرد خودشیفته تبدیل شود. از طریق این مجازات او شروع کرد به این باور که یک
فرد نباید هیچ وقت به منظور دوست داشتن شکست بخورد. این همچنین زمانی بود
که شروع کند به بیزار بودن و خشمگین شدن از مادرش. اگر چه لایتو و کاناتو
به یک نوع عشق رسیده بودن ولی ایاتو هیچی دریافت نکرد. سه قلو هیچ وقت یک
عشق مادرانه سالم دریافت نکردن. ایاتو تنها پسر کردلیا بود که واقعا از او
متنفر بود. ایاتو مصمم به کشتن کردلیا از طریق زخمی کردن و جاری شدن خون او
بود. اگر چه ایاتو اظهار داشت که او از همه چیز درباره مادرش متنفر است ،
اما او طعم خون او را دوست داشت. توجه به این واقعیت که کردلیا دختر پادشاه
شیطان بود .

روابط ....

برادرا:

کاناتو و لایتوو ایاتو وقتی بچه بودن همبازیای هم بودن و با هم به شکار
خفاشا میرفتن و حتی یه بار که یه خفاش از دست کاناتو فرار کرد هر سه تای
اونا برای گرفتن خفاش تلاش میکردن.
بعد از بزرگ شدن ایاتو و برادراش یه تغیرایی توی اونا به وجود اومد که باعث و بانی اون تغیرا مادرشون بود.
به مرور زمان ایاتو از برادراش متنفر میشه.
تو بچگیاش برای سرگرمیای خودش تدی کاناتو ور قایم میکرد و کاناتو هم که
نمیتونست اونو پیدا کنه مثل یه نی نی کوچولو گریه میکرد
و تنفر اون از لایتو هم دلیل ترسش بوده میترسیدکه اون یه رقیب عشقی شه براش اونم سر یویی

کردلیا

ایاتو از مادرش متنفره و اونو میکشه.
کردلیا تو کودکی ایاتو حتی یه بارم بهش نگفت دوست دارم و مدام اون اذیت میکرد.
اون ایاتو رو از نظر جسمی و ذهنی مورد ازار قرار میداد مدام بهش توهین
میکرد و اونو در حد مرگ کتک میزده و تو دریاچه غرقش میکرده